"استعفای بزرگ" هنوز به پایان نرسیده است، زیرا کارمندان همچنان به تعداد بی سابقه ای شغل خود را ترک می کنند. تقریباً یک نفر از هر 4 کارگر ایالات متحده شغل خود را در سال 2021 ترک کردند که 4.5 میلیون نفر تنها در ماه نوامبر شغل خود را ترک کردند - مهاجرت دسته جمعی ناشی از همه گیری کووید-19 و با تغییر فزاینده انتظارات در محل کار ادامه یافت.
نمای بالای تیم طراحی در حال برگزاری جلسه پروژه در دفتر
GETTY
تأثیر آن بر تجارت قابل توجه است: گردش مالی داوطلبانه گران و مخرب است، بیشتر بخوانید به ویژه برای سازمان هایی که بهترین متفکران و حل کننده های مشکل خود را از دست می دهند. این بر روابط مشتری تأثیر می گذارد و به روحیه تیم آسیب می رساند. همچنین هزینه های استخدام و آموزش کارکنان جدید را که تخمین زده می شود از نصف تا دو برابر حقوق سالانه یک کارمند متغیر است، به کارفرمایان تحمیل می کند.
پرداخت به گردش مالی کمک می کند
همهگیری باعث شده است که بسیاری از کارگران به آنچه از شغل و کارفرمای خود نیاز دارند فکر کنند. پرداخت بهتر، موضوعی که مدتی است مطرح شده است، به وضوح در صدر فهرست قرار دارد. در طی چندین سال گذشته، در نظرسنجی سالانه Deloitte Millennial and Gen Z، Millennials و Gen Zs نشان دادهاند که نارضایتی از دستمزد مهمترین دلیلی است که بسیاری از کارفرمایان خود را ترک میکنند. و امروز، بازار کار فشرده که به دلیل همهگیری تشدید شده است، به کارگران اهرم بیشتری میدهد که از آن برای تقاضای دستمزدهای بالاتر و مزایای بهتر استفاده میکنند.
تقاضا برای دستمزد بیشتر تعجب آور نیست زیرا در 40 سال گذشته شاهد افزایش نابرابری دستمزدها و رشد آهسته و نابرابر دستمزد ساعتی برای اکثریت قریب به اتفاق کارگران ایالات متحده بوده است. بسیاری احساس می کنند کارفرمایان به اندازه کافی ثروتی را که کارمندان در خلق آن کمک می کنند به اشتراک نمی گذارند و توانایی آنها برای بهبود زندگی شان را مختل می کند – که این بر خلاف باور آنها است که کسب و کار مسئولیت پیشبرد تحرک اجتماعی و ایجاد تغییرات اجتماعی را بر عهده دارد.
بنابراین تعجب آور نیست که در آخرین نظرسنجی Deloitte Millennial and Gen Z، درصد پاسخ دهندگانی که معتقدند مشاغل تأثیر مثبتی بر جامعه دارند برای اولین بار به زیر 50 درصد رسید. حرص و آز شرکت و دستمزد بیش از حد برای مدیران ارشد در مقابل کارمندان متوسط، مهمترین دلیلی بود که پاسخ دهندگان پشت نظر منفی خود در مورد تجارت ذکر کردند.
پول تنها بخشی از معادله است
فراتر از غرامت، مردم می خواهند برای سازمان هایی کار کنند که در آن فرصت های مستمری برای یادگیری و پیشرفت شغلی دارند. جایی که آنها توانایی ایجاد تأثیرات مثبت در جهان را دارند. جایی که انعطاف پذیری و تعادل مثبت کار/زندگی دارند. میشل پارملی، معاون مدیر عامل و مدیر ارشد مردم و هدف جهانی دیلویت، توضیح میدهد که در آن همه افراد در یک محیط کاری متنوع و فراگیر ارزش و احترام دارند.
Parmelee برای کمک به شرکتها در جذب و حفظ افراد در طول استعفای بزرگ و انطباق با تغییر فرهنگی طولانیمدت در انتظارات کارگران، پنج نکته زیر را ارائه میکند.
1) فراتر از پرداخت پایه به کل پاداش ها نگاه کنید
درک اولویت های کارکنان و هماهنگ کردن مزایا و پاداش ها بر این اساس بسیار مهم است. حقوق رقابتی مهم است، اما غرامت فراتر از حقوق پایه را شامل می شود. به عنوان مثال، فرصتهای یادگیری و توسعه قوی که کارمند را قادر میسازد مهارتهای جدیدی را برای پیشرفت حرفهای، مربیگری و مربیگری عملکرد در زمان واقعی، و مسیری روشن برای رشد شغلی و ارتقاء شغلی به دست آورد، ممکن است به همان اندازه برای دستمزدی که فرد دریافت میکند مهم باشد. به طور مشابه، کمک های شرکتی برای دورکاری، مراقبت از کودک/سالمند، و خدمات رفاهی برای جذب و حفظ استعدادهای برتر بسیار ارزشمند و حیاتی هستند.
هنگامی که صحبت از استراتژی های جبران خسارت می شود، سازمان ها باید بر انصاف، برابری و مجموع تجربه پاداش تمرکز کنند. سازمانها نمیتوانند وفاداری را بخرند، اما اگر غرامت را اشتباه دریافت کنند، پیامی واضح و منفی ارسال میکند.
2) با هم تأثیر بگذارید
تحقیقات Deloitte نشان می دهد که مردم معتقدند تجارت باید هدفی فراتر از سود داشته باشد و نقش مهمی در رسیدگی به چالش های اجتماعی مانند تغییرات آب و هوا و نابرابری ثروت ایفا کند. هزاره ها و ژنرال Z ها، به ویژه، انرژی خود را به سمت اقدامات معنادار هدایت می کنند - مشارکت سیاسی را افزایش می دهند، هزینه ها و انتخاب های شغلی را با ارزش های خود همسو می کنند و باعث ایجاد تغییر در مسائل اجتماعی می شوند که برای آنها مهم است. آنها می خواهند برای سازمان هایی کار کنند که آنها را توانمند می کند و آنها را قادر می سازد تا نقش های فعالی در جامعه ایفا کنند. پارملی میگوید: «سازمانها باید اهداف خود را روشن کنند و باید برنامههای ملموسی را اجرا کنند که افرادشان را قادر میسازد درگیر شوند و تعهدات هدفشان را به وضوح پیش ببرند».
3) نشان دادن اعتماد
اعتماد پایه و اساس هر رابطه معناداری است، به ویژه بین یک کارفرما و افرادش. از آنجایی که بعید است که ما به طور کامل به روشی که قبل از همهگیری کار میکردیم برگردیم، این یک عنصر حیاتی در ارائه تجربهای از پشت به دفتر است که نیازهای مردم را برآورده میکند. برای حفظ استعدادهای با عملکرد برتر، سازمانها باید استراتژیهای کاری ترکیبی را توسعه دهند که به کارمندان برای انتخاب مکان و نحوه کار اعتماد کنند. یک قطعه بزرگ از گرفتناستراتژیهای کاری ترکیبی درست یافتن راهی برای ارائه انعطافپذیری و همچنین ایجاد یک فرهنگ فراگیر در محل کار است که ارتباطات شخصی را تقویت میکند و فرصتهای شبکهسازی و توسعه را برای علاقهمندان فراهم میکند.
4) بهزیستی را در اولویت قرار دهید
این بیماری همه گیر، گفتگوها در مورد سلامت روان را در خط مقدم بسیاری از برنامه های شرکت ها قرار داد. علاوه بر نگرانی در مورد سلامت جسمانی، بسیاری از مردم با ترس و استرس مربوط به سلامت شخصی خود و عزیزانشان دست و پنجه نرم می کردند و در عین حال با فشارهای مالی و خانوادگی اضافی نیز دست و پنجه نرم می کردند.
در آینده، کسب و کارها باید سلامت جسمی و روانی را در اولویت قرار دهند. بیاعتنایی به مسائل مربوط به سلامت روان در محیط کار بیش از هر زمان دیگری مهم است. این به معنای ایجاد فرهنگی است که در آن صحبت کردن آشکار یا عقب نشینی از کار برای تمرکز بر سلامت روان اشکالی ندارد. همچنین به معنای ایجاد تعادل بهتر بین کار و زندگی است که در آن افراد زمان و فضای مورد نیاز برای زندگی شخصی خود را داشته باشند. سازمانها میتوانند این کار را با تمرکز بر ابتکارات مختلف، مانند برنامههای آموزشی و مزایای مربوط به سلامت روان، روزهای قطع ارتباط منظم، روزهای کاری بدون جلسه، یا حتی برنامههای کاری فشرده یا هفتههای کاری کوتاهتر انجام دهند.
5) الگوی فرهنگ احترام و شمول
تحقیقات نشان می دهد که سازمان هایی که متنوع و فراگیر هستند از نظر مالی موفق تر هستند. این منطقی است زیرا سازمانهایی که محیطهایی را ایجاد میکنند که در آن افراد احساس احترام و ارزش میکنند و مشارکتهایشان مهم است، کارکنان مولدتر و شادتری دارند. دادن حس تعلق به افراد در نهایت باعث وفاداری می شود و حفظ را افزایش می دهد. برای پرورش محیطهای متنوع و فراگیر، سازمانها میتوانند بر آموزش تنوع و شمول برای افراد و رهبری خود تمرکز کنند، اهداف تنوع را تعیین کنند و برنامههایی را اجرا کنند که در هر مرحله از چرخه زندگی حرفهای به آن اهداف میرسند.
پارملی میگوید: «برای کارفرمایان مهم است که نه تنها این اقدامات را انجام دهند، بلکه نحوه عملکردشان را در مورد تجربه استعدادشان بسنجند و اقدامات خود را بر اساس نتایج تنظیم کنند.» در نهایت، برای جذب و حفظ استعدادهای با عملکرد برتر، سازمانها باید تلاش کنند تا اطمینان حاصل کنند که افراد با یکدیگر، کارشان و هدف سازمانشان مرتبط هستند. اگر راهی برای اندازهگیری آن ندارید، میتوانید بهترین افراد خود را در مقابل کارفرمایان از دست بدهید.
درختان یک کالای بسیار گرانبها و کمیاب هستند، بنابراین بازیافت کاغذ راهی برای مراقبت از سیاره زمین است.
در خانه می توانیم کاغذهای مستعمل را به روشی ساده به کاغذ کاردستی تبدیل کنیم.
فیسبوک توییتر واتس آپ تلگرام
خوشبختانه، در حال حاضر افراد زیادی هستند که می دانند کاغذ را نمی توان هدر داد و در اکثر خانه ها و ادارات، کاغذ بازیافت می شود یا از کاغذ بازیافتی استفاده می شود. اما هنوز هم میتوانیم یک قدم فراتر برویم و بازیافت را به چیزی a4 کاغذ سابلیمیشن خلاقانه تبدیل کنیم و کاغذهای مستعمل را به یک محصول دستساز و هنری تبدیل کنیم. تکنیک انجام آن بسیار ساده است و نتیجه آن دیدنی است.
مواد لازم
برای ساخت ورق یا ورق کاغذ کاردستی به عناصر زیر نیاز داریم:
• کاغذهای استفاده شده. توصیه می شود فتوکپی، دستمال کاغذی، مقوای سفید یا رنگی، روزنامه، کارتن تخم مرغ یا مقوای راه راه باشد. از طرف دیگر، ما نمی توانیم از کاغذهای صمغی، پلاستیکی، فلزی یا ردیابی استفاده کنیم.
• یک مخلوط کن. این می تواند یک لیوان یا یک میکسر ساده تر، از نوع مینی پیمر باشد.
• روبان های چوبی. برای ساختن غربال به ما خدمت خواهند کرد. این باید ابعاد برگ هایی را داشته باشد که می خواهیم به دست آوریم. یک اندازه خوب می تواند کاغذ DIN A-4 (21 در 29.7 سانتی متر) باشد. در این صورت با در نظر گرفتن عرض 2 سانتی متری نوار، به چهار نوار 23 سانتی متری و چهار نوار 32 سانتی متری نیاز خواهیم داشت. یکی دیگر از گزینههای سادهتر، بهجای ساخت صفحه نمایش با نوار، گرفتن دو قاب عکس و برداشتن ورقههای شیشه است.
• توری استیل ضد زنگ سایز 30. باید کمی بزرگتر از داخل قاب باشد. می توانید آن را در یک فروشگاه سخت افزار خوب تهیه کنید.
• ژنده پوش. از ورق های پنبه ای می توان برای برش قطعات به اندازه ورق های کاغذ آینده استفاده کرد. از پارچه هایی هم می توان استفاده کرد که قدرت جذب بیشتری دارند.کلیک کنید
• یک پرس. می توان از پشته های کتاب، دفترچه تلفن یا سایر اشیاء سنگین نیز استفاده کرد.
• مواد برای تزئین. آنها می توانند برگ های خشک، گلبرگ ها، آب سبزیجات یا تمپرا برای رنگ کردن کاغذ باشند.
• سمپاش با آب.
• یک صافی.
• یک حوضه.
• ظرف عریض و عمیق.
• یک آهن.
طرز تهیه الک
الک از یک قاب و یک قاب پیشخوان تشکیل شده است که با لت های چوبی ساخته شده است.
اولین کاری که باید انجام دهیم این است که با استفاده از میخ یا منگنه، توری استیل ضد زنگ شماره 30 را به فریم ثابت کنیم. این مش وظیفه جمع آوری خمیر را بر عهده خواهد داشت.
قاب مقابل همان قاب است اما بدون شبکه. روی قاب، در سمتی که مش ثابت شده است، قرار می گیرد. عملکرد آن این است که هنگام خارج کردن پالپ از آب، آن را در خود نگه دارد.
لازم نیست این دو قطعه را به هم وصل کنید، فقط با دستانتان آن ها را در کنار هم نگه دارید تا زمانی که پالپ را جدا می کنیم.[pagebreak]
بدست آوردن پالپ
کاغذ مورد نظر را برای بازیافت انتخاب می کنیم و آن را به قطعات کوچک برش می دهیم. برای جذب بهتر مایع، خرد کردن آن با دست راحت است. هر قطعه باید حداکثر 2 یا 3 سانتی متر در هر طرف داشته باشد.
کاغذ بریده شده را از حداقل سه ساعت تا یک شب کامل داخل لگن با آب گرم فراوان قرار می دهیم. هر چه زمان بیشتر بگذرد، به دست آوردن یک خمیر ریز آسان تر خواهد بود.
در مرحله بعد، مقدار کمی از کاغذ خیس خورده را برداشته و داخل ظرف مخلوط کن با آب کافی قرار می دهیم تا دستگاه به خوبی کار کند.
کاغذ را آنقدر خرد کنید که هیچ تکه یا توده ای دیده نشود.
تفاله را با یک صافی ریز جمع می کنیم تا یک فنجان پر شود.
این تفاله را در ظرف پلاستیکی عمیق و پهن با حدود پنج لیتر آب قرار می دهیم.
تفاله را با دست تکان می دهیم تا معلق بماند. اگر بخواهیم عناصر تزیینی را وارد کنیم، در این مرحله این کار را انجام خواهیم داد. میتوانیم برگهای خشک، گلبرگها، ساقهها و سایر موادی که میتوانند بافت یا ظاهری اصلی به کاغذ بدهند اضافه کنیم. انتخاب این عناصر به خلاقیت هر یک و نتیجه ای که می خواهیم به دست آوریم بستگی دارد.
اگر پالپ سفید است و بخواهیم به آن رنگ بدهیم، میتوانیم از آب سبزیجات مختلف مانند چغندر یا هویج استفاده کنیم. همچنین می توانیم آن را با تمپرا یا رنگ های طبیعی رنگ آمیزی کنیم.
ورق سازی
الک را به صورت عمودی وارد لگن می کنیم تا به ته آن برسد. در مرحله بعد آن را در حالت افقی قرار می دهیم و به آرامی آن را خارج می کنیم. داخل قالب یک ورقه با خمیر تشکیل می شود. توصیه می شود از توزیع یکنواخت پالپ اطمینان حاصل کنید.
اجازه دهید آب حداقل ده ثانیه تخلیه شود.
قاب پیشخوان را از الک خارج می کنیم و پارچه ای – قبلاً با سمپاش کمی مرطوب کرده ایم – روی کاغذ می گذاریم.
آن را برمی گردانیم و سمت پالپ را روی پارچه یا پارچه ای قرار می دهیم. با یک اسفنج می توانیم از صافی عبور دهیم تا تا حد امکان آب خارج شود.
الک را بلند می کنیم و با پارچه دیگری روی برگ را می پوشانیم. در این زمان می توانیم یک غلتک شیرینی پزی را بدون فشار زیاد رد کنیم تا ورق صاف شود و آب بیشتری گرفته شود.
او
ما به درست کردن برگ ها ادامه می دهیم تا زمانی که پالپ آن تمام شود.
روی ورقههایی که بین پارچهها چیده شدهاند، دستهای از کتابها یا مقداری جسم سنگین قرار میدهیم (اگر پرس داشته باشیم، میتوانیم از آن استفاده کنیم).
بعد از سه یا چهار ساعت برگ ها را جدا می کنیم و کنار هم هر کدام را روی پارچه می گذاریم تا 24 ساعت به خشک شدن ادامه دهند. همچنین می توانیم آن ها را طوری آویزان کنیم که انگار لباس هستند.
وقتی آب از دست می رود، برگ ها می توانند پیچ بخورند. برای صاف کردن آنها، دوباره کتاب ها را در بالا قرار می دهیم. همچنین می توانیم خشک کردن و صاف کردن را با اتو گرم تمام کنیم.
کمی تاریخچه
طبق سنت، اولین کسی که در سال 105 کاغذ درست کرد، کای لون (یا تسای لون)، خواجه ای در دربار هان شرقی امپراتور چینی هدی (یا هو تی) بود که احتمالاً از قالبی از نوارها استفاده می کرد. از بامبو برای حدود 500 سال، این اختراع ارزشمند محدود به چین بود. در سال 610 در ژاپن و در حدود 750 در آسیای مرکزی معرفی شد.
تقریباً در سال 800 در مصر و بعدها اعراب آن را در اروپا معرفی کردند. ظاهراً اولین کارخانه در سال 1150 در اسپانیا تأسیس شد.
در اروپا تا سال 1840 که چوب درختان شروع به تبدیل شدن به خمیر کاغذ شد، پارچههای کهنه بهعنوان ماده خام کاغذ برای هفت قرن استفاده میشد.
ایجاد ظروف شیشهای را میتوان با یکی از دو فرآیند مختلف انجام داد – Blow and Blow یا Press and Blow. هر فرآیند بر اساس نوع بطری شیشه ای ساخته شده انتخاب می شود. همه بطری های شیشه ای به عنوان مواد اولیه شروع می شوند. کلیک کنید سیلیس (ماسه)، خاکستر سودا، سنگ آهک و کولت (شیشه آماده کوره، بازیافت شده) بر اساس خواص مورد نظر بطری در یک مخلوط خاص ترکیب می شوند. سپس این مخلوط در دمای بالا در کوره ذوب می شود تا زمانی که به یک ماده مذاب تبدیل شود و آماده شکل گیری شود. نوع شیشه ای که این مخلوط تولید می کند به شیشه سودا-آهک معروف است که محبوب ترین شیشه برای غذا و نوشیدنی است.
روش های شکل دهی شیشه
گودهای شیشه مذاب توسط یک تیغه کاملاً زمانبندی شده بریده میشوند تا اطمینان حاصل شود که وزن هر گود قبل از اینکه وارد دستگاه شکلدهی شود، برابر است. وزن یک گوب برای فرآیند شکل گیری هر ظرف شیشه ای که ساخته می شود مهم است. شیشههای قالبگیری شده با تغذیه گرانش شیشههای مذاب به یک ماشین شکلدهنده ایجاد میشوند، جایی که فشار گردن و شکل اصلی بطری را تشکیل میدهد. هنگامی که پایان گردن و شکل کلی بطری شیشه ای به دست آمد، فرم به عنوان پاریسون شناخته می شود. برای رسیدن به شکل ظرف نهایی، یکی از دو فرآیند استفاده می شود.
فرآیند فشار دادن و دمیدن
فرآیند Press and Blow متداول ترین روش مورد استفاده در ساخت بطری های شیشه ای است. این دستگاه از یک دستگاه انفرادی (IS) استفاده میکند که به بخشهای مختلف جدا میشود تا چندین کانتینر با اندازه یکسان به طور همزمان تولید کند. شیشه مذاب با یک تیغه برش به یک اندازه گوب خاص بریده می شود. گوب با نیروی گرانش به داخل دستگاه می افتد. از یک پیستون فلزی برای فشار دادن گوب به داخل قالب استفاده میشود، جایی که شروع به شکلگیری و تبدیل شدن به پاریسون میکند. سپس پریسون به داخل قالب دمنده منتقل می شود و دوباره گرم می شود تا پاریزون به اندازه ای نرم شود که ابعاد شیشه را تمام کند. هنگامی که پاریزون دوباره تا دمای دمیدن گرم شد، هوا تزریق می شود تا ظرف شکل بگیرد. روشهای پرس و دمیدن معمولاً برای تولید بطریها و شیشههای دهان گشاد استفاده میشوند، زیرا اندازه آنها به پیستون اجازه میدهد تا به داخل پاریسون برود.
فرآیند دمیدن و دمیدن
فرآیند Blow and Blow برای ایجاد ظروف باریک استفاده می شود. همچنین به یک دستگاه IS نیاز دارد که در آن قطعات شیشه مذاب با نیروی گرانش وارد قالب می شوند. پاریزون با استفاده از هوای فشرده برای شکل دادن به پایان گردن و شکل اصلی بطری ایجاد می شود. سپس پریسون 180 درجه برگردانده می شود و قبل از تزریق مجدد هوا دوباره گرم می شود تا ظرف به شکل نهایی خود برسد. بار دیگر از هوای فشرده برای دمیدن بطری به شکل دلخواه استفاده می شود. روشهای Blow and Blow برای تولید بطریهای شیشهای که به ضخامتهای گردن متفاوت نیاز دارند، بهترین استفاده است.
اتمام فرآیند
صرف نظر از فرآیند مورد استفاده، پس از تشکیل کامل بطری، از قالب خارج شده و به لهر آنیل منتقل می شود. لهر بطری ها را دوباره تا دمای حدود 1050 درجه فارنهایت گرم می کند و سپس به تدریج آنها را تا حدود 390 درجه فارنهایت خنک می کند. این فرآیند به شیشه اجازه میدهد تا با سرعت یکنواخت خنک شود - تنشهای داخلی شیشه را که میتواند منجر به ترک خوردن یا شکستگی شود، از بین میبرد. سپس بطری ها تحت بازرسی دقیق قرار می گیرند تا اطمینان حاصل شود که دستورالعمل های کنترل کیفیت را رعایت می کنند. هر بطری که نقصی را نشان دهد، از جمله حباب، ترک، یا نواحی بدشکل، از خط جدا می شود و به عنوان آبریز استفاده می شود. تمام بطری های باقی مانده بر اساس اندازه و نوع طبقه بندی می شوند. سپس بطری ها روی پالت بسته بندی شده و برای حمل و نقل آماده می شوند.
برای اینفوگرافیک در مورد فرآیند تولید شیشه، اینجا را کلیک کنید: اینفوگرافیک - از شن تا شیشه، بطری های شیشه ای چگونه ساخته می شوند.
مشاهده ویدیو: از شن تا شیشه: چگونه بطری های شیشه ای ساخته می شوند
نخ کشیدن یک سوزن یک حاشیه لحظه ای از احساسی است که در غیر این صورت ممکن است من را کاملاً تیره کند. این می تواند کافی باشد، و با نزدیک شدن به یک دهه جدید، من به اندازه کافی آرامش پیدا می کنم.
کتاب های مرتبط
2019 در بررسی
20 دسامبر 2019
نائومی اسکوارنا
نائومی اسکوارنا نویسنده و هنرمند است. او در تورنتو زندگی می کند.
@awomanskwarned را دنبال کنید
مقاله های اخیر
"حساب من با رسانه است": مصاحبه با مکس پورتر
"فعالان به عنوان دشمن دیده می شوند": مصاحبه با جف واندرمیر
سال درون و بیرون
تصویر توسط ویکی نرینو
در سال 2019 به چه چیزهایی علاقه داشتیم، روی آن سرمایه گذاری کردیم و گرفتار آن بودیم؟ نویسندگان هازلیت در مورد مسائل بزرگ و کوچک تأمل می کنند.
ایمیل درمانگر من چند هفته پس از شرکت در قرار ملاقاتمان با پوشیدن ویکستن هائوری تازه تکمیل شده آغاز شد: «سیلویا پلات عاشق خیاطی بود. او به داستان نیویورکر توسط دن چیاسون در مورد آخرین نامههای پلات اشاره میکردچاپ روی هودی اینجا کلیک کنید چاپ عکس روی هودی که در جلد جدیدی منتشر شد که شامل مکاتباتی است که در ویرایشهای قبلی آثار پلاث یا نادیده گرفته شدهاند. مقاله را که مملو از اعمال نادرست و اسرار مربوط به زندگی کوتاه پلات بود، مرور کردم. خیاطی پس از مرگ او برای محافظت از شهرت خانواده بازمانده اش، به ویژه همسرش تد هیوز.
اما من با علاقه عمیق سرگرمی "جدید و هیجان انگیز" خیاطی پلات را خواندم، که من نیز سخت به آن علاقه داشتم. چیاسون می نویسد: «پلات هیچ فرصتی برای اندیشیدن نداشت که ما با نویسندگان مرد همراه می کنیم. "موزه های او اقتصاد، صرفه جویی و ساعت بود." یک روز، «گاو مانند و کلم» پس از تولد فریدا، پلاث به مرکز شهر رفت و «سه متریال دو یاردی خرید» و یک الگوی خیاطی Simplicity.
خنده دار است که ایمیلی از یک مباشر سلامت روان دریافت کنید که در آن به سرگرمی یک شاعر مرتبط با خودکشی او اشاره می کند. اما چیزی را در مورد پلات بیان می کند که من مدت ها در تلاش برای آشتی دادن آن در درک خودم از افسردگی بودم - یعنی سهولتی که یک بیماری مزمن می تواند شبیه چیزی باشد که وجود دارد، به جای کیفیتی که از طریق آن، در یک زمان معین، فرد احساس می کند. ممکن است بگذرد به عنوان فردی که مستعد دورههای متغیر اضطراب و افسردگی است، به من یادآوری کرد که پلاث به شادی و خوشبینی دسترسی دارد، شاید حتی با آگاهی او از ناامیدی عمیقتر شود. پلات، علیرغم ناراحتیهای روحیای که در کوزه زنگ ارائه کرد، همچنان از خرید پارچه و دوختن الگوها و درست کردن لباس برای دخترش لذت میبرد. سیلویا پلات عاشق خیاطی بود. من هم عاشق خیاطی هستم.
بر اساس کمی بیشتر از آرزوی ساختن شلوارهای گشاد مضحک خودم، خیاطی را در 14 سالگی از یک دودکش نیکوتین شوخی به نام دان یاد گرفتم. یک زنجبیل بلند با لیوانهای پلاستیکی قرمز که از طناب دور گردنش آویزان بود، هر پنجشنبه در کلاس خیاطی نوجوانان دان شرکت میکردم، جایی که اغلب تنها شاگرد بودم، و معمولاً برای کلاس بزرگسالان که مستقیماً دنبال میشد، میماندم. وقتی سعی میکنم چیزهایی را که در آن کلاس یاد گرفتم به خاطر بیاورم، فکر میکنم بیشتر لذت بخش بودن با دان بود، که آنقدر خیاطی را به ما آموزش نمیداد. او به من کمک کرد تا اولین (و تنها) چرخ خیاطی ام را بخرم: یک Janome RX18S نشکن که بیست سال است، هرگز بیشتر از سال 2019 از بین رفته است. لامپ حتی نسوخته است.
من برای مدت طولانی خیاطی را متوقف کردم، بیشتر زمانی که شلوار نیاز به کوتاه کردن داشت این کار را انجام می دادم. سپس، زمستان گذشته، خودم را در یک دوره آشفتگی ذهنی از استرس ناشی از کار دیدم. غرق در اضطراب، به پارچه فروشی های تورنتو رفتم که برای اولین بار به عنوان یک بچه شیطون مدروب کشف کرده بودم: King Textiles، با نگهبان پرتاب کننده اش که به دنبال FaBrIc SaLe بود! در گوشه ای از ملکه و اسپادینا، همانطور که از ابتدا بوده است. منسوجات مقرون به صرفه، که هست، و مرکز دوخت جهانی، که در آنجا با آتش زدن تکهای از پارچه، پنبه بودن پارچه را بررسی میکنند. فروشگاه های پارچه در معرض آنتروپی غیر معمول هستند. به نوعی، بیست سال بعد، همه آنها یکسان به نظر می رسند، بو می کنند و صدا می کنند. این فروشگاه ها به دلیل ضریب میرایی تمام پیچ های فابریک، کمبود آکوستیک عجیبی دارند. به نظر میرسد کسی که از فاصله شش فوتی با شما صحبت میکند، بیصدا است و به هیچ وجه لبسوزی نمیکند. این نوع سکوت شفابخش است.
اولین لباس من که امسال دوخته و تکمیل شد یک تی شرت مخملی کشدار بود که یکی از دوستانم درخواست کرده بود. یک ماه طول کشید تا آن را بسازم، یک لباس بسیار ساده، در نهایت کار زیاد و ناشیانه تمام شد. اما وقتی اینطور بود، واضح ترین شکل شادی را که در این سال ها تجربه کرده بودم، احساس کردم. با شروع سال 2019، من سرشار از ایدهها، حس کنجکاوی دوباره، با علاقه به دموهای چیندار یوتیوب و الگوهای خیاطی قدیمی Issey Miyake در Etsy بودم. من یک تخته گیره آویزان کردم تا مجموعه ابزارهای در حال رشد خود را سازماندهی کنم. یک تشک برش خود ترمیم شونده و یک چاقوی چرخشی و یک ژامبون خیاطی و یک درز سنج و یک نقطه تراش و یک پای لبه کور - لوازم جانبی که از پروژه هایی که به خودم آموزش می دادم رشد کردند. من نام های تجاری را به دلیل عدم توصیف مطلق آنها با صدای بلند تکرار کردم: Dritz. اولفا. برادر. خواننده. من یک آهن بلک اند دکر سنگین خریدم که گوشت بازویم را داغ کرده است
چندین بار نقطه آن را نشان میدهد، و باعث میشود یک نمایش هوایی کوچک از مثلثهای صورتی کوچک که با پماد Lucas' Papaw استفاده میکنم. یک توصیه به هر فاضلابی: یک اتو بخار خوب تهیه کنید. هر چه سنگین تر، بهتر.
فرض پرشور یک سرگرمی، در مورد من، منجر به خرج کردن پول برای چیزهایی شد که خودم را متقاعد کردم که به آنها نیاز دارم. با نزدیک شدن به بهار، نگران بودم که تمایل من به خیاطی و خیاطی و خیاطی باعث تولید ضایعاتی می شود که حتی با خوشحالی من نمی توانم از آن دفاع کنم. بنابراین از شلوغی مسالمت آمیز پارچه فروشی های کوئین وست فاصله گرفتم و شروع به خرید لحاف و ملحفه های قدیمی کردم. یاد گرفت که آنها را با رنگدانه های مصنوعی و در نهایت طبیعی رنگ آمیزی کند - نیل، اوسیج، ماددر، میله طلایی. افزودن آهن به اکثر رنگهای طبیعی، اگر نگوییم همه رنگهای طبیعی، سایه را تیره میکند، فرآیندی که به عنوان غمانگیز شناخته میشود.
همانطور که داستان هایی مانند تحقیق ناتالی کیتروف در مورد استثمار آزادانه کارگرانش توسط Fashion Nova یا امتناع Uniqlo از پرداخت 5.5 میلیون دلار دستمزد به کارگران پس از تعطیلی ناگهانی یک کارخانه اندونزیایی ظاهر می شود، اخلاق مد سریع همچنان به شکل دادن به نحوه ارزیابی ما ادامه می دهد. لباس هایی که برای پوشیدن انتخاب می کنیم نمیتوانم بگویم که وسواس خود را با خیاطی از این طریق شروع کردم، اما دیدن اینکه چقدر طول میکشد تا یک شلوارک بسازم، درک عمیقی از این که بیشتر لباسهای خارج از کشور - و در مورد Fashion Nova، داخلی - چقدر کمدرآمد هستند، ایجاد میکند. کارگران هستند.
خیلی وقتها وقتی دارم چیزی مینویسم، از صفحهکلید بلند میشوم و به گوشهای در پشت آپارتمانم میروم، جایی که چرخ خیاطی، ماشین اورکلاک جدید، قیچی و ماسورهام و منحنیهای فرانسوی همه در حالت آمادهباش هستند. در عرض چند دقیقه اتوی من صدای خش خش می کند و من پیراهن یا لباسی را می برم. خیاطی آهسته اما پیوسته است. محصولات آن از فیبری کوچک به چیزی تبدیل می شوند که می توانید دکمه های آن را بالا یا پایین ببرید. به همین سرعت از چرخ خیاطی بلند می شوم و به سمت کامپیوترم برمی گردم تا چیزی را که در حین بستن آستین وارد مغزم شده است تایپ کنم. جذاب است که به سند Word به عنوان چیزی لمسی و آهسته در حال رشد نگاه کنیم. ذهن من که حواسش به یقین یک لباس پرت شده، آزاد است که بدون مشاهدات خفه کننده ایگو بنویسد. و بنابراین من آن را به سرعت تایپ می کنم، قبل از اینکه بتوانم تصمیم بگیرم که بد است. زمانی که بین یک دستگاه و ماشین دیگر سفر می کنم، بیشترین آرامش را احساس می کنم، زیرا می دانم که وقتی به هر کدام از آنها رسیدم، کاری دقیق برای انجام دادن خواهم داشت.
در دانشگاه با جان میتون، نمایشنامهنویس و ریاضیدان مصاحبهای انجام دادم. در آن گفتگو، او به من گفت که با جدا کردن اشعار سیلویا پلات، نوشتن را به خود آموخته است. من چیز جدیدی در مورد پلات، نویسنده، ندارم که اضافه کنم. من آریل و The Bell Jar را تحسین می کنم و فکر کردن بیش از حد به زندگی او، همانطور که بیشتر می دانم مرا غمگین می کند. اما فکر کردن به سیلویا پلات، خیاط، من را خوشحال می کند - زیرا می دانم که خیاطی چقدر خوشحالم می کند. چیزی نرم که دستش را روی آن بگذارد. اینکه مایتون اشعار خود را لباسهای شایستهای برای آموختن میدانست، مناسب است، اگرچه با هر نویسندهای و با همه نویسندگان میتوان یکسان رفتار کرد. آیا همه ما نوشتن را به خودمان یاد نمی دهیم؟ جدایش کن؛ ببینید چگونه درزها را مانند کسی که دوست دارید پنهان یا نشان دهید.
در سال گذشته، خیاطی من بسیار پیشرفت کرده است، به حدی که اکنون می دانم که هنوز چقدر آماتور هستم. من ژاکت و کت و دامن و شلوار و پرده و لباس و یک نسخه سایز بچه از لباس قو Bjork درست کرده ام. سریعتر و بهتر شدهام، و بعد از خود راضیتر شدهام، و اشتباهاتی مرتکب شدهام که نیاز به ساعتها رفع آنها دارد که گاهی اوقات نمیتوان آنها را برطرف کرد. اگر خلق و خوی من پایین است، کار نخ زدن یک سوزن حاشیه ای لحظه ای از احساسی است که در غیر این صورت ممکن است من را کاملاً تیره کند، آهن در حمام رنگ. گاهی همین کافی است، و بیشتر، با نزدیک شدن به این دهه جدید، آرامش را به اندازه کافی پیدا می کنم.
همانطور که در نامه های او توضیح داده شد، هدف پلات انتشار شعر کافی برای خرید چرخ خیاطی خود بود. چیاسون می نویسد: «به طرز وحشتناکی به ساختن لباس برای فریدا کوچک افتخار می کنم. او شعرهایی را نوشت که به او اجازه خرید دستگاه را داد، که به نوبه خود در یک شعر ظاهر می شود.
آیا این عشق پس، این مواد قرمز است
صدور از سوزن فولادی که اینقدر کور پرواز می کند؟
لباسها و کتهای کوچک میسازد،